سنگ ساختمانی گرانیت

نظر

 رنگ و نقش در طراحی  کف سازی فضای شهری

یکی از مؤلفه های مهم در طراحی فضاهای باز شهری، محوطه سازی و کف سازی آن هاست. این مؤلفه قادر است تا با معنادار کردن فضاهای شهری، آدرس پذیری و خوانایی فضاهای شهری را افزایش دهد و حس خوشایندی را در شهروندان ایجاد کند. لذا این امر می تواند سبب ارتقای حس تعلق به عرصه های شهری و تقویت هویت در شهروندان شود. رنگ ونقش عواملی هستند که از آن ها می توان در این راستا بهره جست. از این رو این مقاله بر آن است تا به بررسی شاخص های بهینه در انتخاب کف سازی فضاهای شهری بپردازد.

بنابراین پس از مطالعه ی مفهوم و ساختارکفپوش ها در فضاهای شهری، به بررسی نوع اجرا و معیارهای انتخاب مصالح با هدف انتخاب بهینه ی آن ها پرداخته می شود. سپس سایر ملاحظات اجرایی، از قبیل تأثیر انواع طرح های کفپوش ، تأثیر رنگ کف بر مؤلفه های کف سازی و تبیین انواع مصالح کف سازی در زمینه ی انتخاب مصالح کف تشریح می شود.

 

یکی از مؤلفه های مهم در طراحی فضاهای باز شهری، محوطه سازی و کف سازی آن هاست. در طراحی فضاهای شهری عامل کف نقش بسیارمهمی را در درک فضایی استفاده کنندگان از محیط دارند. طراحی این مؤلفه معمولاً به عملکرد، ساختار و شکل کالبد فضا، نوع تردد فضایی، شکل و کالبد یک میدان، حجم و اهمیت عامل تردد، خصوصیات اقلیم، عملکرد غالب فضایی و بار وارد بر کف در آینده دارد. موارد فوق به همراه عوامل مربوط به زیبایی شناسی و ویژگی های فرهنگی استفاده کنندگان، در طراحی و پیشنهاد کفپوش مناسب مؤثر هستند. با توجه به تأثیرات روانی و محیطی رنگ و نقش در کفسازی فضاهای شهری، مقاله ی حاضر بر آن است تا به رابطه و اهمیت این دو شاخص در اجرای کف سازی فضاهای شهری بپردازد.

 

معیارهای انتخاب نوع کف سازی

در انتخاب مصالح معیارهای متعددی نظیر هزینه و توان مالی، نوع تردد، اقلیم و... مطرح هستند در ادامه اهمیت رنگ و نقش در معیارهای بیان شده توضیح داده خواهد شد.

 

تأثیر رنگ و نقش در کف سازی

کف سازی می تواند تأثیر مهمی بر درک فضایی داشته باشد. این شاخصه می تواند  به عنوان پس زمینه ، خنثی یا چنان پُرزرق و برق باشد که توجه همگان را به خود جلب کند. کانون یا فضایی آکنده از شادی به وجود آورد یا گستر های برای فضای گردشی باشد. تغییرات هماهنگ و کاملاً دقیق رنگ و بافت نیز به ایجاد تضاد، غنابخشیدن و حس مقیاس کمک می کند .

به طور کلی در ارتباط با رنگ مصالح باید به اثرات روانی رنگ ها و مسائل اجرایی توجه داشت. در این ارتباط رنگ ها به سه دسته تقسیم می شوند: روشن، تیره و مات )و یا رنگ های خا لدار تیره(. رنگ های روشن موجب انعکاس و در نتیجه خیرگی می شوند. بنابراین باید از استفاده ی این رنگ ها، به خصوص در مکان هایی که میزان ساعات آفتابی روز زیاد است، پرهیز شود. رنگ های تیره موجب جذب حرارت شده و جابه جایی واحدهای سنگ فرش را درپی خواهد داشت و بر گرمای محیط خواهد افزود در مورد  رنگ های مات و تیره از آ نجایی که موجب پوشش لکه های روغن می شوند، مناسب هستند.

در مواردی که می خواهیم ساختمان هایی را که از نظر ترکیب و رنگ غنی هستند، به صورت برجسته تری نمایش دهیم، کف را به صورت یک زمین صاف و گسترده و با زمینه ی خاکستری رنگ تعریف می کنیم تا توجه چشم را جلب نکند. در نتیجه تأکید و توجه بیش تری به ساختمان ها معطوف می شود .باید توجه داشت که هر چقدر که نقش و رنگ کف ملایم تر باشد، کم تر رفتار و حرکت خاصی را به شهروند دیکته می کند .

در بحث رنگ مصالح به کاررفته در کف سازی، رنگ های طبیعی مصالح موردنظر بسیار بهتر از کاربرد رنگ های مصنوعی است، چراکه در مقابل رنگ باختگی و عوامل جوی مقاومت و پایداری بیش تری دارند. رنگ باختگی بلوک باید پیش بینی شود، در حالی که رنگ های طبیعی سنگ و سفال نه تنها کم تر تغییر کرده، بلکه در معرض عوامل جوی بهتر عمل می کنند. تضاد در رنگ سنگ فرش ها باید به انداز ه ای باشد که علی رغم رنگ باختگی محسوس باقی بماند.

همچنین مصالح و رنگ به گونه ای انتخاب شوند که نشان گر کیفیت و عملکرد خاص مکان باشند. با استفاده از این ترکیب ها می توان مضامین متفاوتی برای هر فضا خلق کرد و انتقال داد به عنوان مثال کسی که درون وسیله ی نقلیه در حرکت است، به وسیله ی اجزای ساختاری اتومبیل، مانند چرخ ها، فرمان و... با مسیر حرکت ارتباط دارد، در حالی که ارتباط عابر پیاده با مسیر حرکت و محیط  بی واسطه است و ادراکات حسی شخص، مستقیماً اطلاعات را از محیط دریافت می کند.

افراد پیاده جزئیات بیشتر و نزدیک تری را می توانند ببینند. به عنوان مثال حس دریافتی از کف سازی شنی، در عابرپیاده و رانند ه ی وسیله ی نقلیه بسیار متفاوت از هم هستند.

از سوی دیگر تعمق در کیفیت و نحوه ی پیاده روی مردم برای شناخت و انتخاب صحیح پوشش کف بسیار مهم است. نحوه ی راه رفتن کسی که صبح با عجله برای رسیدن به محل کار یا تحصیل، کوتاه ترین مسیر را برمی گزیند، با نحوه ی را ه رفتن مادری که با کالسکه ی بچه، برای خرید روزانه در پیاده روها حرکت می کند تفاوت دارد. همان کارمند که صبح با عجله به محل کار خود می رود، عصرهنگام با دوست خود و به قصد تفریح عصرانه نوع دیگری پیاده روی می کند.

از سوی دیگر در کشور ما بعد از انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی پدید ه ی معلولیت سیری فزاینده داشته است. سازگار ساختن محیط شهری با نیازهای معلولان جسمی بسیار ضروری است. مطالعات انجام شده نشان می دهد معلولانی که با صندلی چرخ دار حرکت می کنند، بیش تر از سایر معلولان با مشکل مواجه هستند. بنابراین در طراحی مبلمان و کف سازی و فضای شهری باید نگاه خاصی به استانداردها برای حرکت صندلی چرخ دار داشته باشیم.

به علاوه شیب هم مسأله ی مهمی است، بیش ترین شیب طولی در حالت استاندارد باید  5 درصد و حداکثر شیب عرضی  2 درصد باشد. اختلاف سطح در مسیر پیاده روها با شیب تند عرضی و طولی مانع اصلی حرکت است و وجود شیارهای عرضی در پل ها مانع عبور معلولان چرخدار می باشد و چرخ بین شیارها گیر می کند. برای نابینایان و آگاه کردن آن ها در محل برخورد پیاده رو ها با خیابان ها باید علائم حسی ایجاد کرد تا نابینا قدرت تشخیص وجود تقاطع را داشته باشد.

همچنین رنگ و نقش کف معابر، به دلیل نحوه ی عملکرد و اهمیت داشتن دوام آن باید با شرایط اقلیمی هماهنگ باشد. به طور کلی در انتخاب مصالح باید شرایط اقلیمی محل، مانند عمق آب های سطحی، تعداد روزهای یخبندان و میزان بارندگی مورد توجه قرار گیرد.

در سطوح وسیع، برای اتصال و لبه دار کردن پنل های مناطق وسیع می توان از آجرها یا سنگ فرش ها استفاده کرد. در محیط هایی که سطوح وسیعی با آجر یا بلوک سیمانی مفروش می شوند و در محل هایی که اتومبیل بر سنگ فرش حرکت میکند، بهتر است از واحدهایی که در هم گیر کرده اند و به صورت جناغی اجرا شده اند، استفاده کرد. نوع دیگر اجرای حصیربافت، راسته چینی و آجرچینی روی هم است که خطوط مستقیم ممتدی را به وجود می آورد که در مقابل فشار و بارگذاری آسیب پذیر است. این الگو بهتر است برای مسیرهای عابرپیاده اجرا شود به طوری که سنگ فرش ها به صورت عمودی یا افقی در کنار هم قرار گیرند و خطوط صافی به دست دهند. همچنین بهتر است آجرها یا لوح های بتنی به صورت متناوب چیده شوند، چراکه به ویژه در مناطق وسیع، خطوط مستقیم به ندرت به کار می روند، زیرا باعث یکنواختی فضا می شوند.

الگوی اجرای کف سازی می تواند در مقیاس فضاها مؤثر باشد، به عنوان مثال خطوط تند برای میدان های بزرگ و گردشگاه های رسمی، و خطوط ریزدان برای کوچه ها و خیابان ها با مسیرهای عابر پیاده ی باریک و نیز محوطه ها توصیه می شوند. اجزای کف سازی معمولاً دارای ویژگی های خطی هستند و بر جهتی دلالت می کنند. این جهت دار بودن می تواند در مواردی همچون هدایت عابرپیاده در مسیرهایی همچون تقاطع ها که کاربری های مختلفی مانند مترو، مراکز خرید و غیره وجود دارد، مؤثر باشند.

همچنین در کوچک نمایی ها زمانی که به پرسپکتیو نگاه می کنیم منحنی ها بزرگ و پهنای نوارها و پنل ها کم می شود. برای آن که الگوهای خطوط منحنی به راحتی در سطح چشم درک شوند، باید از شعاع بزرگ استفاده کرد.

حداقل پهنای نوار رنگی ) 90 سانتی متر ( در طول سطح از میان رفته می تواند به متوازن کردن اثر کوچک نمایی کمک کند.

اگر مواد متفاوت در طول مسیر به کار روند، بر ویژگی خطی جزء مسیر افزوده و موجب می شوند که راه باریک تر و طولانی تر به نظر برسد. برعکس اگر این مواد متفاوت  به شکل نوارهای پهنی در عرض مسیر قرار بگیرند، از ویژگی جهت دار مسیر کاسته، موجب می شوند که راه پهن تر و کوتاه تر دیده شود.

طرح اجزای مسیر در درک اندازه ی مکان مؤثر است. همچنین محوطه های وسیع را می توان با استفاده از آجر یا قلوه سنگ از طریق لبه سازی و ایجاد قاب تقسیم کرد.

عرض اجزا و اندازه ی فضاها در تقاطع ها بر مقیاس مکان دلالت دارد. پیاده روهایی با عرض 3 تا 6 فوت حاکی از مقیاس نزدیک انسانی دارد. پیاده روهایی با عرض 15 تا 40 فوت، بر مقیاس عمومی  انسانی دلالت می کنند.

در تقاطع ها فضاهایی که تا 48 فوت اندازه دارند، دارای مقیاس نزدیک انسانی هستند. آن هایی که 48 تا 72 فوت هستند، مقیاسی انسانی و فضاهای بیش از 72 فوت، عمومی  انسانی محسوب می شوند.

اغلب مصالح مورد استفاده در سطوح کف به جز چمن، گیاهان پوشاننده ی کف، سنگ فرش هایی که به صورت خشکه چینی کف را می پوشانند و آسفالت بتنی نیاز به درزهای انبساط دارند تا بتوانند در برابر خشک شدن، انقباض و خزش انعطاف پذیر باشند. درزهابه سه دسته ی کلی تقسیم م یشوند که عبارت اند از:

 -1درزهای انبساطی یا جداسازی؛

 -2درزهای ساخت وساز )اجرایی(؛

-3درزهای کنترلی )انقباضی)

  درزهای انبساط می توانند بر درک اندازه یا مقیاس اجزای گردش تأثیر بگذارند. اگر درزهای انبساط به چشم بخورند، واحدهایی که از درزهای انبساط حاصل شده اند، به صورت اندازه ی بصری درک شده درخواهد آمد و مقیاس پوشش کف کوچک تر به نظر می رسد.

بسیاری از مصالح مانند سنگ یا سایر قطعات بنایی واحدهایی  هم اندازه هستند. نحوه ی قرار گرفتن این قطعات و الگوی اتصالات آ نها در ویژگی جهت دار کف دخالت دارد و آ نها هم اگر در جهت طول راه قرار بگیرند، باعث می شوند.که راه باریک تر و طولانی تر به نظر برسد و اگر در عرض مسیر واقع شوند پهن تر و کوتاه تر به چشم می آیند.

 

پوشش کف، نقش بسیار مهمی در تعریف سازمان بصری، فضایی و عملکردی فضاهای باز بر عهده دارد. بنابراین انتخاب کفپوش مناسب عامل مؤثری در بهبود کیفیت فضاهای باز شهری است. مسائلی چون عوامل اقلیمی و اکولوژیکی، کاربری، مسائل اجرایی و فنی، زیبایی شناسی و معماری و مسائل اقتصادی و نگهداری مهم ترین معیارهایی هستند که طراح باید در حین انتخاب کف پوش مدنظر قرار دهد.

همچنین می توان گفت که هیچ کدام از کفپوش های یادشده به تنهایی تمام نیازهای انواع فعالیت ها را برآورده نمی کند و هر فعالیتی نیازهای مخصوص به خود و کفپوش متناسب به خود را دارد. از این رو در انتخاب پوشش کف در فضاهای باز شهری باید ابتدا توجه به رنگ و نقش مصالح کف نمود. رنگ کف  سازی به دلیل تأثیرات محیطی ، تأثیرات روانی بر شهروندان، میزان بازتاب نور خورشید و میزان جذب صوت اهمیت فراوانی، به خصوص در خرده اقلیم ها دارد.

از نقش نیز می توان در مواردی برای موج دار کردن کف سازی جهت هشدار به نابینایان و یا آگاه نمودن از کاربری های خاص استفاده کرد. همچنین در مکان هایی با هویت خاص، مانند مکان های تاریخی، می توان از نقش های هماهنگ و متناسب با زمینه استفاده نمود. بنابراین پیشنهاد می شود که مدیران شهری و متخصصان شهرسازی تمام تلاش خود را جهت استفاده ی مناسب و  به جای نقش ورنگ در سیما و منظر شهری به کار گیرند.

 

 کف سازی بتنی صنعتی / کف سازی بتنی سوله / کفسازی بتنی پارکینگ